ملاک قرار دادن سوابق تحصیلی برای ورود به دانشگاه باید در پرتو افزایش نظارت و ارتقاء آموزش در مدارس مناطق محروم کشورصورت گیرد تا دانش آموزان مناطق محروم آسیبی نبینند و در شرایط تقریباً برابری وارد رقابت شوند.
امپراطوری کنکور در نظام آموزشی کشور در حال افول است. آنگونه که وزیرآموزش و پرورش میگوید زین پس ۸۵%ورود متقاضیان به دانشگاهها بر اساس سوابق تحصیلی خواهد بود. این پیامی است که آقای بطحایی (وزیر آموزش و پرورش) بعد از نامه خود به رهبر انقلاب درباره مافیای کنکور وکتب کمک درسی به حامیان کنکور داشت کهسرانجام بعد از چندین سال، قرار است بساط کنکور سراسری از نظام آموزشی کشور جمع شود. کنکور به عنوان بزرگترین ماراتن آموزشی و علمی کشور نقش تعیین کنندهای در آتیه افراد دارد و بر سرنوشت آنها سایه انداخته است؛ از انتخاب رشته برای تحصیل در دانشگاه گرفته تا آینده شغلی و ازدواج.
سابقه برگزاری اولین کنکور در کشور به سال ۱۳۴۸ بر میگردد که در آن بیش از ۴۷ هزار داوطلب شرکت کردند و در آن سوالات به صورت جواب کوتاه طراحی شده بود. این در حالی است که بر اساس آمار تعداد شرکت کنندگان در سالهای اخیر روند صعودی داشته به نحوی که آمار داوطلبان فقط در کنکور تجربی در سال ۹۵ به ۵۱۹ هزار و ۴۸۸ نفر رسید؛ بنابراین متقاضیان برای راهیابی به دانشگاههای معتبر و رشتههای پرمتقاضی باید از سد بزرگی به نام کنکور عبور کنند، به همین دلیل خواه ناخواه سر از موسسات کنکوری و آموزشی در میآوردند که مسلماً بر اساس وضعیت اقتصادی خانوارها از عهده همه متقاضیان خارج است. موضوعی که وزیر آموزش و پرورش و بسیاری از کارشناسان آموزشی نیز درباره آن صحبت کرده و درباره آن هشدار داده اند و با حذف کنکور قطعا بسیاری از حاشیههایی که در این حوزه وجود دارد کمتر خواهد شد. هر چند ایده حذف کنکور چندین سال قبل مطرح شد، اما به دلیل اینکه نمرات امتحانات کشوری (نهایی) که قرار بودملاک ارزیابی و جایگزین کنکور شوند، فقط در مقطع سوم متوسطه برگزار میشد، به سالهای بعد موکول شد.
اما در کنار محاسنی که حذف کنکوربرای برقراری عدالت آموزشی و حذف مافیای کنکور وجود دارد، این طرح، معایب و نقاط ضعفی نیز دارد که به بعضی از آنها میتوان اشاره کرد:
۱- دانشآموزانی که در مدارسی تحصیل میکنند که از لحاظ آموزشی در سطح پایینی قرار دارد یا آن دسته از دانشآموزان که در مناطق کمبرخوردار کشور تحصیل میکنند، قطعا نمیتوانند معدلی را که دانشآموزان در برخی مدارس خاص به دست میآورند، کسب کنند و به همین دلیل آنها از این شیوه آسیب بیشتری خواهند دید و این بر خلاف عدالت آموزشی خواهد بود.
۲- تضمین صحت و سلامت برگزاری امتحانات نهایی؛ لو رفتن احتمالی سوالات قبل از امتحانات باعث میشود برخی دانشآموزان از محتوای امتحانات زودتر باخبر شوند و برخی دیگر متضرر شوند. البته این اخبار همیشه به جز سال گذشته از سوی مسئولان آموزش و پرورش تکذیب شده است. ولی حقیقت این است که وقتی ملاک ورود به دانشگاه میانگین معدل دانش آموزان در چندسال دبیرستان باشد، احتمال تخلف در آن متصور است.
۳- مساله ترمیم معدل و سودجویی بسیاری از موسسات کنکوری؛ به این معنی که موسسات کنکوری بهراحتی به مساله ارتقای معدل شیفت پیدا میکند؛ این مورد نیز که مورد تایید مسئولان سازمان سنجش و نمایندگان مجلس نیز بوده است، یعنی ترمیم معدل کنکور برای آزمون سال ۹۸، طعمه لذیذی را برای موسسات کنکوری فراهم کرده است.
۴- تاثیر دادن معدل در نتایج کنکور به ضرر دانشآموزی است که به درصدهای بالایی از سوالات کنکور پاسخ داده است.
۵- روشن نبودن تعریف دقیق سابقه تحصیلی و مشخص نبودن سازوکار پذیرش ۸۵ درصدی بدون کنکور در نظام آموزشی کشور.
۶- پرکردن ۸۵ درصد ظرفیت دانشگاهها گرچه در قوانین سنجش و پذیرش از سال ۹۲ تاکید شده است، اما بازهم جزئیات دقیق پذیرش در یک دانشگاه خاص که متقاضی زیاد برای یک رشته دارد، مشخص نیست.
غول کنکور سالهاست بر سپر آموزشی کشور سایه انداخته و عدالت آموزشی در مناطق محرومی که از وجود کلاسهای کنکور بی بهره اند را به محاق برده است. به عبارتی اکثر کارشناسان آموزشی و فرهنگی معتقدند کنکور دیر یا زود باید از فرایند آموزشی کشور خارج شود، اما تحقق این مهم مستلزم ریل گذاری صحیح برای هدایت رقابت داوطلبان به یک مسیر آزموده شده و سالم است. ملاک قرار دادن سوابق تحصیلی برای ورود به دانشگاه باید در پرتو افزایش نظارت و ارتقاء آموزش در مدارس مناطق محروم کشورصورت گیرد تا دانش آموزان مناطق محروم آسیبی نبینند و در شرایط تقریباً برابری وارد رقابت شوند.
ارسال نظرات